نقش بانکهای کریپتویی و شرکتهای وامدهی غیرمتمرکز بر تورم داخلی یک کشور
در سالهای اخیر، با رشد چشمگیر فناوری بلاکچین، بانکهای کریپتویی و پلتفرمهای وامدهی غیرمتمرکز (DeFi Lending Platforms) جایگاه ویژهای در سیستمهای مالی جهانی یافتهاند. این نهادهای دیجیتال، با حذف واسطهها و ارائه خدمات مالی مستقیم و شفاف، تحولی جدی در سیاستهای پولی سنتی ایجاد کردهاند. اما پرسش اصلی این است که آیا این فناوریهای نوین میتوانند بر نرخ تورم داخلی یک کشور تأثیر بگذارند؟
خلق نقدینگی خارج از کنترل بانک مرکزی
یکی از مکانیسمهای اصلی تاثیرگذار بر تورم، خلق نقدینگی است. بانکهای کریپتویی و پروتکلهای وامدهی غیرمتمرکز، به کاربران اجازه میدهند بدون نیاز به بانک مرکزی یا نهادهای قانونی، دارایی خود را وثیقهگذاری کرده و وام دریافت کنند. این فرایند موجب ایجاد نقدینگی جدید در اکوسیستم میشود، بدون آنکه این خلق پول توسط سیاستگذار پولی نظارت شود.
🔹افزایش حجم معاملات و خرید و فروش داراییها به شکل غیرمتمرکز
کاهش اثرگذاری سیاستهای مالی دولتها
زمانی که کاربران بتوانند با استفاده از استیبلکوینها یا رمزارزها به وامهای کلان دسترسی پیدا کنند، قدرت ابزارهای سنتی سیاست مالی مانند نرخ بهره، کنترل ذخایر بانکی یا تعیین سقف اعتباری کاهش مییابد. بهویژه در کشورهایی که با مشکلات تورمی مزمن روبرو هستند، این فرار از سیستم رسمی بانکی میتواند به وخامت اوضاع اقتصادی منجر شود.
🔹بیاثر شدن افزایش نرخ بهره برای کاهش تورم
🔹عبور از محدودیتهای اعتباری داخلی
🔹مهاجرت سرمایه به داراییهای دیجیتال و خروج از نظام پولی ملی
افزایش تقاضا برای استیبلکوینها و تأثیر آن بر ریال یا ارز ملی
در کشورهایی با ارز ضعیف و بیثبات، مردم برای حفظ ارزش دارایی خود به استفاده از استیبلکوینهایی مانند USDT و USDC روی میآورند. این تقاضای روزافزون برای رمزارزهای با ارزش ثابت دلاری، موجب کاهش تقاضا برای پول ملی شده و در نتیجه، فشار تورمی را بر اقتصاد داخلی تشدید میکند.
🔹کاهش اعتماد عمومی به ارز ملی
🔹افزایش نرخ تبدیل ریال به رمزارز در بازار آزاد
🔹ناتوانی بانک مرکزی در مدیریت عرضه و تقاضای ارز
تأثیر بر کنترل جریان سرمایه در کشور
پلتفرمهای غیرمتمرکز به کاربران امکان میدهند بدون نیاز به مجوز قانونی، سرمایه خود را جابجا کنند. این موضوع، دولتها را در پیگیری و کنترل جریان سرمایه عاجز میکند و منجر به ایجاد بازار سیاه ارز و افزایش نااطمینانی اقتصادی میشود.
🔹دور زدن مقررات ارزی
🔹انتقال سرمایه به خارج از کشور از طریق کیفپولهای غیرمتمرکز
🔹کاهش توانایی کنترل سرمایههای خارجی و داخلی
اثر بلندمدت بر ساختار تورمزا یا ضدتورمی بودن این فناوریها
اگرچه در کوتاهمدت، بانکهای کریپتویی ممکن است به افزایش تورم دامن بزنند، اما در بلندمدت میتوانند نقش تنظیمکننده ایفا کنند؛ بهویژه اگر چارچوبهای حقوقی مناسب برای ادغام فناوریهای DeFi با سیاستهای پولی تدوین شود. شفافیت، دسترسی برابر، و کاهش هزینههای مالی از جمله پتانسیلهای ضدتورمی این فضا هستند.
🔹ایجاد فضای رقابتی برای خدمات مالی
🔹بهبود بهرهوری سیستم اعتباری
🔹شفافیت در جریان وام و بدهیها
نتیجهگیری
بانکهای کریپتویی و پلتفرمهای وامدهی غیرمتمرکز، با ساختارشکنی در مدلهای سنتی پولی و بانکی، نقش روزافزون و پیچیدهای در اقتصاد کشورها ایفا میکنند. تأثیر آنها بر تورم داخلی، وابسته به سطح پذیرش عمومی، نظارت نهادی، و میزان ادغام این فناوریها در سیاستگذاری مالی است. چنانچه چارچوبهای هوشمند و نوآورانه برای تعامل میان اقتصاد سنتی و دیجیتال ایجاد نشود، کشورها ممکن است با چالشهای تورمی بزرگتری روبرو شوند.